نقد و تحليل شعر «بابا آمد»
مشخصات شاعر
مصطفي رحماندوست ، در سال 1329 خورشيدي در همدان ، ديده به دنيا گشود. وقتي 16 ساله بود ، نخستين اثرش در مطبوعات به چاپ رسيد . او از حدود 1350 فعاليّت خود را براي كودكان و نوجوانان آغاز كرد . اولين كتابش براي كودكان در سال 1356 چاپ شد . به نام « ماهيها با هم» . از آن هنگام تاكنون ، آثار فراواني در قلمرو ادبيات كودكان و نوجوان به صورت تأليف و ترجمه و در قالب شعر و داستان از ايشان به چاپ رسيده است .
بابا آمد
تق تق تق تق بر در زد بابا از بيرون آمد
رفتم در را وا كردم شادي را پيدا كردم
وقتي بابا را ديدم فوري او را بوسيدم
بابا آمد نان آورد با لبخندش جان آورد
بابا آمد به به به مامان خنديد قه قه قه
با او روشن شد خانه او شمع و ما پروانه
(فارسي بخوانيم ، اوّل دبستان، چاپ ششم ، 1384 ، ص 4 .)
نقد و تحليل شعر
اكنون اين شعر را از ديد موسيقي، تخيّل و زبان بررسي می كنيم.موسيقي به كار رفته در اين سروده بريده بريده
و از تكرار مصوّتهاي بلند و گسسته فع لن ، فع لن سامان يافته واست .
(ودرعلم عروض فع لن ، فع لن ، فع لن بحر متدارك نام دارد )
كه البته اين نوع آهنگ و هارموني چونان گامهاي موسيقيايي كودك است كه به هنگام حركت و راه رفتن از آنان استفاده ميكند .
جهان زبان و ذهن كودك به طور طبيعي موزون است. به همين سبب در شعر كودك آنچه بر تأثير كلام ميافزايد
و تصوير اقليم درون كودك را آسان ميسازد ، موسيقي همخوان و متناسب با عواطف و احساس و ذائقهي اين گروه است .
مهمترين نكتهاي كه در خواندن درست شعر بايد بدان توجه كرد ،كشف موسيقي ذاتي هر شعر است .خواننده ،
با درنگ در نظام خوانداري شعر بايد بكوشد . ابتدا ، آهنگ كلي حاكم بر فضاي موسيقيايي شعر را دريابد
و فرايند مهارت خواندن شعر را بر همان هنجار به پيش ببرد . به ديگر سخن ، كشف موسيقي ذاتي شعر ،
چگونه خواندن را به ما مي آموزد و چگونگي رفتار زباني و منازل بين راهي ، اينكه كجا بايد درنگ كرد
و كجا بايد شتاب افزود را نيز به ما ميگويد .
هنگامي كه اين شعر را براي مدرسان و معلمان دورهي ابتدايي ، بررسي ميكرديم ، به اين موضوع برخورديم كه در خواندن همان مصراع نخست شعر،دشواري دارند و حتي ميگويند به نظر ما واژهي «تق» بايد سه بار تكرار شود و سپس مصراع اول را اينگونه ميخواندند : «تق تق تق بر در زد» . ريشهي اين خطا در عدم كشف و ادراك موسيقي اصلي شعر است . زيرا وزن اين شعر ، آنچنان كه گفته شد ، تكرار مصوتهاي بلند و گسستهي « فع لن» است . بنابراين در اين وزن بايد توجه داشت كه مصوتهاي بلند دويه دو ، با هم همراهند . بنابراين اگر موسيقي شعر كشف و اينگونه خوانده شود :
تق تق / تق تق / بر در / زد بابا / از بي / رو نا / مد
فع لن / فع لن/ فع لن / فع فع لن / فع لن / فع لن / فع
با كنار هم نهادن دو پارهي شعر ، آن لغزش ذهني هم اصلاح خواهد شد . براي درك موسيقي صحيح شعر ، نيازي نيست كه ما حتماً دانش عروضي را بدانيم . مخاطب اصلي كه كودك و نوجوان است نيز هنوز به چنين توانايي و مهارتي دست نيافته است . بلكه كافي است ذهني موسيقايي داشته باشيم با مرور و بازخواني شعر ، آن گوش و هوش موزون ، آهنگ طبيعي را پيدا خواهد كرد . البته اين كار و رسيدن به چنين مهارتي به تمرين و تكرار و شعر خواني با صداي بلند نياز دارد .
ويژگي آهنگ اين شعر ، اين است كه جز در آخر مصراع ، دو مصوت بلند كنار هم و با درنگي به كار ميروند و اين خود سبب ميشود كه كودك كلمات را شمرده شمرده بر زبان آورد . اتفاقاً چون در آغاز كتاب اول ابتدايي آمده ، با حركت قدم به قدم زبانآموز ، كه در ابتداي راه آموزش قرار دارد بسيار مناسب است . در زمينهي اهميّت خوانش درست شعر و ادراك موسيقي ذاتي آن ، بايد بيافزاييم كه سهم درست معاني شعر ، به ميزان بسيار زياد در پيوند با صحيح خواني و كشف ايستگاهها و فراز و فرودهاي آهنگ كلام است به ويژه اگر شعر نيمايي و سپيد باشد ، نزديك به هفتاد هشتاد درصد از درك مفاهيم شعر به كشف آهنگ و قرار دادن در آن فضاي موسيقيايي باز بسته است . در شعر كودك هم موسيقي ارزش بسيار بالايي دارد و از نظر اهميّت در ميان عناصر اصلي شعر كودك ، موسيقي در ردهي نخست قرار دارد.از طريق آهنگ متناسب و همخوان با دنياي كودكان
، خيلي زود ميتوان با آنان ارتباط برقرار كرد . آن چه در شعر كودك و به طور كلي در عرصهي ادبيّات كودك و نوجوان اهميت دارد اين است كه بايد بتوان فضايي بيافريد كه مخاطب در آن سهيم و با آن هم نوا شود ، احساس و عاطفه در او برانگيخته شود و به يك همصدايي و همحسي برسد.در همين شعر«بابا آمد» اتفاقاً در همان آغاز سخن و مصراع نخست اين همحسي و همآوايي را كودكان كاملاً لمس ميكنند . از ديد «تخيّل» هم اين شعر با دنياي خيالانگيز و محسوس كودكان ،پيوندي نزديك دارد .ميدانيم كه ويژگي اين گروه سني از مخاطبان اين است كه از نظر تخيّل ، بر جهان بيرون و دنياي حسي و ديداري و پديدهاي ملموس تكيه دارد . يعني بر پايه ي تخيّلي محسوس
به واقعيّتهاي زندگي و محيط پيرامون دلبستگي دارند و به مفاهيم تعقلي و فلسفي گرايش ندارند . از اين رو است كه ميبينيم در اين شعر هم شاعر با آگاهي از اين ويژگي تخيّل كودك تصاويري آفريده است كه كاملاً با دنياي ذهني كودك همسويي دارد و فضاي شعر ، براي كودك نه تنها بيگانه نيست كه يكسره خود را در آن محيط گرم و صميمي خانه با لبخند جانآور پدر و قهقههي خندهي مادر ، دلشاد و سرشار از مهرباني و عطوفت مييابد . اين تصاوير زنده و ملموس آنچنان براي كودك ، گيرايي دارد كه حس محبت دروني او را نسبت به پدر و مادر برمي انگيزد و شوق و دلبستگياش را به فضاي آكنده از خنده و شادي خانه دو چندان ميكند ، آن سان كه سرانجام ، پدر را شمع روشنايي بخش و خود و ديگران را همانند پروانهاي به گرد آن ميبيند . شعر «بابا آمد» از نظر «زبان» ساده و روان است و هيچ پيچش كلامي ندارد . واژگان ، يكسره از قلمرو تخيّل محسوس كودك برگرفته شده است . كلماتي نظير : بابا ، شادي ، بوسيدم ، لبخند،نان، جان ، مامان ، شمع ، پروانه كلماتي هستند كه در گنجينهي واژگاني ذهن و زبان كودك وجود دارند . كودك با آنها آشناست . افزون بر اين ، انتخاب واژههاي : تق تق ، به به ، قه قه ، بابا ، مامان و پروانه بار عاطفي سخن را پرمايهتر و غنيتر ساخته است .سخن آخر اينكه «تولستوي» نويسنده بزرگ روس ، ميگويد : « هنر ، انتقال احساسهايي است كه هنرمند آنها را تجربه كرده است .» بنابراين ميتوان گفت كه شعر «بابا آمد» ، بيان احساس و عواطفي است كه رحماندوست آنها را تجربه كرده و به زبان كودكان بازگفته است .
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مقاله ها ، ،
برچسبها: |نقد و تحليل شعر «بابا آمد» مصطفی رحماندوست|نقد و تحليل شعر |«بابا آمد»| مصطفی رحماندوست|صفاکده|صفایی|اسد|نقد| ,
تاريخ : دو شنبه 20 بهمن 1393
| 18:10 | نویسنده : اسدصفائی ) |